مبانی نظری لمس درمانی

پیش نمایش راهنما
  • نسخه
  • تاریخ نشر می 27, 2019

توضیحات

نگارش پایان نامه و پروپوزال در رشته های روانشناسی، مشاوره، علوم تربیتی و علوم اجتماعی

شماره تماس: ۰۹۳۷۰۳۳۴۸۸۵-۰۹۱۹۳۶۶۹۸۴۹

 

فهرست منابع

لمس درمانی

مبانی نظری لمس ‏درمانی

فیزیک نوین

چاکراها

لایه‏ های میدان زیستی علم انسانی وحدت نگرنظریه وبر

نقش انرژی در لمس ‏درمانی

مراحل اجرای لمس ‏درمانی

 

لمس‏درمانی یک درمان‏ مکمل با پایه و اساس علمی است که درمان‏گر برای ایجاد راحتی و آرامش در درمان‏جو، به صورت آگاهانه اقدام به تبادل انرژی و ایجاد تعادل در میدان انرژی فرد درمان‏جو می‏کند (هانلی، ۲۰۰۸).

طبقه‏بندی درمان‏های مکمل و جایگزین

مالنسکی (۱۹۹۳) لمس‏درمانی را به عنوان کیفیت سازماندهی و طراحی در سلامت تعریف کرد که به وسیله آن پرستار و بیمار به طور آگاهانه در تغییر جریان میدان انرژی فرد – محیط مشارکت می‏کنند (به نقل از کونز و کریگر، ۲۰۰۴).

اولین بار کریگر در سال ۱۹۷۵ اصطلاح لمس‏درمانی را مطرح کرد و آن را نوعی مراقبه‏ی ترمیمی نام نهاد (کرامر، ۱۹۹۰). به عقیده‏ی کریگر لمس‏درمانی باید در فضای ماورای پوست اجرا شود. این فضا همان میدان انرژی است که تکنیک‏های تعادل مجدد و ارزیابی در لمس‏درمانی بر آن متمرکز می‏شوند. در بحث درباره‏ی انرژی کریگر و دیگر نظریه‏پردازان معتقدند که این مفهوم نه تنها شامل انرژی‏های فیزیکی می‏شود، بلکه هر عملکرد انسان شامل عاطفه، تفکر، هیجان و … را نیز شامل می‏شود. عدم تعادل میدان انرژی یا تغییر در آن ممکن است در رابطه با موقعیت‏های فیزیکی، عاطفی یا شناختی فرد باشد، این تغییرات میدان انرژی توسط لمس درمانی تسهیل می‏شود. زمانی‏که در میدان انرژی اطراف فرد گسیختگی به وجود آید، در میدان انرژی فرد نیز آشفتگی ایجاد می‏شود که موجب ناهماهنگی و عدم تعادل در جسم و روان می‏گردد (هيل و اليور،۱۹۹۳).

نظریه‏های پرستاری مختلفی میدان انرژی را به طور کامل تشریح کرده‏اند که در ادامه به دو مورد از آنها اشاره‏ی مختصری می ‏شود. راجرز (۱۸۶۵) میدان انرژی را به صورت تشکل اساسی واحد موجودات زنده و غیرزنده در یک دنیای نامتناهی به صورت یک سیستم باز شرح داد و ابعاد آن را به صورت زیر معرفی کرد:

۱- تركيب حرکات متقابل و همزمان میادین انسان و محیط ۲-الگوهای مواج و منعکس شونده که این الگوها از تناوب کم تا تناوب زیاد تغییر می کنند. ۳-تداوم، تازگی، احتمالی بودن و افزایش اختلاف انسان و الگوی میدان محیط که به صورت ریتم غیرتکراری مشخص می‏گردد. لوین (۱۹۳۰) نیز اصول «بقا» را که شامل انرژی پیوستگی ساختاری، پیوستگی شخصیتی و پیوستگی اجتماعی برای بقاء فرد است را مطرح کرد( به نقل از تامسون‏‏[۳] و همکاران، ۲۰۰۲).

کریگر بیان می‏کند که لمس‏درمانی یک مراقبه‏ی شفادهنده است، زیرا درمان‏گر از تمرکز عمیق استفاده می‏کند. لمس درمانی بیمار را آرام می‏کند و فرد به هنگام درمان، تنفس آرام و عميق را تجربه می‏کند، کشش عضلانی کمتر شده و دست و پاها گرم‏تر می‏شوند. همچنین لمس‏درمانی یک روش غیرتهاجمی است که ممکن است نیاز به دارو را کاهش دهد ( کونز و کریگر، ۲۰۰۴)، باعث ارتقاء آرامش و کاهش درد شود و به تسریع فرایند درمان و کاهش علايم اختلالات روان – تنی کمک کند (رامنرین‏سین، ۱۹۹۹).

فلسفه شرق ریشه‏ی لمس‏درمانی را بر پایه‏ی اصولی می‏داند که از جریان انرژی جهانی شکل گرفته و انرژی ترمیم‏گر و حیات بخش را در تمام موجودات زنده موجود می‏داند و استفاده از لمس‏درمانی را تسهیل الگودهی مجدد به فرایند میدان انرژی محیط اطراف بیان می‏کند. درمان – گران با استفاده از لمس‏درمانی می‏توانند زمانی که به علت کمبود، انسداد یا نابرابری در جریان انرژی فرد گسیختگی و نوسان وجود دارد، جریان انرژی ترمیم‏گر وی را تسهیل نمایند (تامسون و همکاران، ۲۰۰۲).

درمان‏گر برای اجرای لمس‏درمانی باید دانش کافی در مورد دو اصل اساسی این روش که عبارتند از: ۱-شفابخشی یک استعداد ذاتی در همه ی موجودات زنده است ۲- و یک اصل نظم‏دهی در طبیعت وجود دارد که یک نیروی ذاتی برای ایجاد تعادل مجدد در موجودات دیگر است، داشته باشد. اصل نظم دهی به طور ضمنی در فرایند بهبود زخم‏ها و جراحات قابل مشاهده است (مازیلو و گرانوویس، ۲۰۱۱).

به طور کلی لمس‏درمانی یک تجربه درمانی است که در آن بدن انسان به عنوان یک میدان انرژی فرض می‏شود که دارای یک الگو و سازمان ذاتی است و به وجود آمدن بی‏نظمی و نوسان در این میدان باعث اختلال و بیماری می‏شود. همچنین، در این درمان بدن انسان و محیط اطرافش سیستم‏های بازی در نظر گرفته می‏شوند که ذاتا در حال تبادل انرژی با یکدیگر هستند. گسستگی و نوساناتی که در میدان انرژی درمان‏جو بر اثر بیماری بوجود آمده توسط درمان‏گر تشخیص داده می‏شود. درمان‏گر پس از تشخیص نقطه‏ای که دچار عدم تعادل و نوسان است از دست‏ها به عنوان ابزاری برای درمان استفاده می‏کند و با حرکت دادن دست‏ها در نزدیک بدن بیمار اقدام به ایجاد تعادل و تسهیل جریان انرژی در درمان‏جو کرده و به فرایند بهبودی و رفع اختلال وی کمک می‏کند (فرانكلين، ۲۰۱۳). در شکل فرایند تبادل انرژی بین درمان‏گر و درمان‏جو قابل مشاهده است.

[

Visits: 49

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *