خلاصه آیتم

هدف کلی واقعیت درمانی این است که به انسان¬ها کمک می¬کند نیاز روانشناختی خود به تعلق خاطر، قدرت، آزادی و تفریح را مسئولانه و به نحو رضایت بخشی ارضا کنند. در این رویکرد مشاور به کمک مراجع میزان ارضا این نیازها را می¬سنجد و مشخص می¬کند که برای ارضای آنها چه تغییراتی باید روی دهد. گلاسر(۲۰۰۱) تاکید می¬ورزد که انسانها باید مسئولانه رفتار کنند و مانع ارضای نیازهای دیگران نشوند. واقعیت درمانی با رویکرد تربیتی به مراجعان کمک می¬کند که نیازهایشان را موثرتر ارضا کنند. فرآیندهای ناهشیار و رویاها هیچ نقشی در واقعیت درمانی ندارند. مشاور سعی می¬کند بفهمد خواسته¬های مراجع چقدر واقع¬بینانه¬اند و آیا رفتارش (عمل، تفکر، احساس، فیزیولوژی) به او در تحقق خواسته¬هایش کمک می¬کند. این مراجعان هستند که خواسته¬هایشان را تعیین می¬کنند نه مشاوران. مشاوران به مراجعان کمک می¬کنند رفتارهای خود را بسنجند و راههایی برای ارضای نیازهای خود بیابند (شارف، ۱۹۹۹؛ ترجمه فیروزبخت، ۱۳۹۶). شفیع آبادی و ناصری (۱۳۹۶) هم، هدف واقعیت درمانی را پرورش قبول مسئولیت در فرد و ایجاد هویت موفق در او می-دانند.
کوری (۲۰۰۱، ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۹۵) هدف اصلی واقعیت درمانی امروزی را کمک به درمانجویان می-داند تا آنها با افرادی که آنها را برای راه دادن به دنیای کیفی خود انتخاب کرده¬اند، ارتباط یا ارتباط مجدد برقرار کنند. هدف اصلی درمان علاوه بر ارضا کردن نیازها به محبت و تعلق¬پذیری، این است که به درمانجویان کمک کند که راههای بهتری را برای ارضای نیازهای خود از جمله نیاز به قدرت یا پیشرفت، آزادی یا استقلال و تفریح یاد بگیرند.