خلاصه آیتم

سلامت روانی و بیماری روانی دو قطب متضاد نیستند، بلکه شاید بتوان آن‌ها را نقطه‌های بر روی یک پیوستار فرض کرد. سلامت روانی حالت موفقیت آمیز یک کنش روانی است که نتایج آن فعالیت‌های ثمربخش، روابط رضایت بخش با دیگران، توانایی سازگاری با تغییرات و کنارآمدن با ناملایمات است، سلامت روانی با رفاه شخصی و روابط خانوادگی و بین فردی و ایفای نقش در اجتماع رابطه تناتنگ دارد. سلامت روانی از اوایل دوران کودکی تا لحظه مرگ در پرورش مهارت‌های فکری و ارتباطی، یادگیری، رشد عاطفی، انعطاف پذیری و عزّت نفس نقش غیر قابل انکار دارد. این عوامل به فرد کمک می‌کنند تا در جامعه به گونه ای موفقیت آمیز به ایفای نقش بپردازند. (رسولی، ۱۳۸۰). یک انتهای این پیوستار به وسیله سلامت – یک حالت تندرستی جسمانی، روانی، اجتماعی مثبت- که با گذشت زمان متغیر است و انتهای دیگر پیوستار به وسیله بیماری- که علائم و نشانه‌ها و ناتوانائیهای را ایجاد می‌کند، مشخص می‌شود. به اعتقاد ادلین و همکاران (۱۹۹۹) سلامت شامل چند بعد است که عبارت‌اند از: سلامت جسمانی، سلامت هیجانی، سلامت هوشی، سلامت معنوی، سلامت شغلی و سلامت اجتماعی. آن‌ها معتقدند که وقتی سطح سلامت ما بالا و بهینه است همه ابعاد سلامت یکپارچه‌اند و با هم کار می‌کنند. بدین ترتیب، محیط شخصی (کار، خانواده و اجتماع) و ابعاد جسمانی، هیجانی، معنوی، شغلی و اجتماعی برای ایجاد تعادل با یکدیگر هماهنگ هستند (ولی زاده، ۱۳۸۳).
تا کنون نقطه نظرهای مختلفی راجع به بهداشت روانی ارائه شده است اما بیشتر آن‌ها روی موضوع واحدی تاکید دارند. مبنی بر اینکه شخصی که سلامتی ذهنی و روانی دارد، علاوه بر کسب فردیت، قادر به انطباق با محیط نیز هست. چنین به نظر می‌رسد که تعریف رضایت بخش از سلامت روانی برای فرد، مستلزم برخورداری از احساس مثبت و سازگاری موفقیت آمیز و رفتار شایسته و مطلوب است. پس از روشن شدن مفهوم سلامت روان، این ضرورت دیده می‌شود تا به اختصار مروری به نظریه‌های گوناگون با گرایش‌های مختلف در مورد ظرفیت انسان داشته باشیم و با تصورات گوناگون نظریه پردازان از مفهوم سلامت روان و ماهیت انسان بیشتر آشنا شویم. در تعریف سلامت روان چهار دیدگاه از هم تفکیک شده‌اند:
الف): سلامت روانی به معنای رفتار بهنجار : در این دیدگاه گفته می‌شود رفتارهای که اکثریت مردم از خودشان نشان می‌دهند، رفتارهای سالم به شمار می‌آیند. و رفتار کسانی که از رفتار عمومی جامعه فاصله زیادی می‌گیرند، به عنوان رفتار مرضی به شمار آمده و صاحبان آن، بیمار روانی نامیده می‌شوند.
ب): سلامت روانی به معنای الگوهای ایده آل : در این دیدگاه سالم کسی است که از یک سلسله معیارهای مشخص برای سلامت روان تبعیت کند. این معیارها غالباً به وسیله روان شناسان و روان پزشکان مشخص می‌شود.
ج): سلامت روان به معنای یک فرایند : در این دیدگاه سلامت روانی یک پدیده واحد نیست که بتوانیم از آن در تمام مراحل زندگی استفاده کنیم. به عبارت دیگر، هر مرحله از زندگی انسان اعم از کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و کهنسالی سلامت روان معنای متفاوت پیدا می‌کند. به این ترتیب بیماری روانی یک معنای تحولی خواهد داشت، یعنی آنچه را در یک بزرگسال بیمار به شمار می‌آوریم، ممکن است در یک نوجوان سلامتی کامل بدانیم یا برعکس.
د): سلامت روان به معنای فقدان بیماری: در این دیدگاه، این سلامت روانی نیست که تعریف می‌شود. به عبارت دیگر به جای اینکه بگوئیم سلامت روانی چیست؟ می گوئی‌ام بیماری چیست؟ و وقتی کسی بیمار نباشد یعنی سالم است. (پشتکار، ۱۳۸۸).