نگارش پایان نامه و پروپوزال در رشته های روانشناسی، مشاوره، علوم تربیتی و علوم اجتماعی

شماره تماس: ۰۹۳۷۰۳۳۴۸۸۵-۰۹۱۹۳۶۶۹۸۴۹

فهرست مطالب

واقعیت درمانی و تئوری انتخاب

ویژگی های واقعیت درمانی

اهداف واقعیت درمانی

مفاهیم و اصطلاحات دیدگاه واقعیت درمانی و تئوری انتخاب

نظریه انتخاب و جنسیت

واقعیت درمانی و مسئولیت پذیری

شخصیت در نظریه واقعیت درمانی

ماشین رفتار

دنیای مطلوب

اصول ده گانه نظریه انتخاب

علل انتخاب انواع ناراحتی ها از دیدگاه واقعیت درمانی

فرایند درمان واقعیت درمانی

مداخله گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی و نظریه انتخاب

واقعیت درمانی، روش درمانی است که گلاسر در اوایل دهه ۱۹۶۰ آنرا ابداع کرد. واقعیت درمانی بر نظریه انتخاب استوار است و فرض را بر این می­گذارد که مردم مسئول زندگی خویش و اعمال و احساسات و رفتارشان هستند. واقعیت درمانی به­عنوان یک روش مشاوره و مداخله درمانی به دنبال کمک به افراد برای بدست آوردن کنترل موثر بر زندگی خود است. اثربخشی فرآیند واقعیت درمانی در تعلیم و تربیت، پرورش فرزندان، زندگی زناشویی، مدیریت و تغییر رفتار تایید شده است. در واقع مفاهیم و روشهای واقعیت درمانی در هر شرایط و موقعیتی که افراد بخواهند بیاموزند چگونه نیازهای خود را بطور مسئولانه ارضا کنند، کارآمد و موثر است. واقعیت درمانی براساس این اندیشه بنا شده است که: همه آنچه ما در زندگی انجام می­دهیم را انتخاب می­کنیم و اینکه ما در خصوص انتخاب­های خود مسئول هستیم. در واقعیت درمانی مسئولیت و مسئولیت پذیری یعنی یادگیری انتخاب رفتارهایی که نیازهای اساسی ما را برآوره سازند اما به گونه­ای که دیگران از فرصت­های ارضای نیازهایشان محروم نکند. در واقعیت درمانی افراد ترغیب می­شوند تا بطور صادقانه ببینند که واقعا چه می­خواهند و برای بدست آوردن آن چه می­کنند؟ فردی که در بدست آوردن آنچه که می­خواهد ناکام شده، یا با رفتارهایش دیگران را به زحمت می­اندازد، یاد می­گیرد که خود را ارزیابی کند که اکنون چه می­کند و به واسطه این ارزیابی رفتار خود و نتیجه طبیعی و منطقی آن، می­آموزد تا برای نتیجه بهتر، رفتارهای موثرتر از خود نشان دهد (گلاسر، ۲۰۰۰).

در تدوین واقعیت درمانی گلاسر تاکید دارد که برخلاف درمان­های بینش­مدار، واقعیت درمانی بر اصل اینجا و اکنون بنا شده است. گلاسر مطرح ­می­کند وقتی بر گذشته تمرکز می­کنید تمام کاری که انجام می­شود مرور بدبختی­ها و بیچارگی­ هاست و هرچه بیشتر در گذشته باقی بمانید بیشتر از مواجه شدن با روابط ناخوشایند کنونی اجتناب می­کنید. چرا که گلاسر معتقد است بدبختی اکثر انسانها برپایه­ی ارتباطی بنا شده که این رابطه، آنچه که فرد می­خواهد و می­طلبد نیست. شکاف میانآانچه که فرد می­خواهد و آنچه که او در واقعیت دریافت می­کند باعث فشار و هیجانات منفی، بعنوان یک پاسخ است. لذا فرد به شیوه­ای رفتار می­کند تا این شکاف را پر کند. رفتار افراد در واقع بهترین شیوه تلاش ایشان برای ارضای نیازهایشان و در دست گرفتن کنترل زندگی­شان است. خیلی وقت­ها تلاش­ها، در یک موقعیت چاره­جویانه، کمک کننده نیستند و رفتارهایشان موثر نیست. از این رو هدف کلی واقعیت درمانی پی بردن به این نکته است که چه نوع رفتارهایی می­توانند نتایج و پیامدهایی را که به بهترین نحو نیازهای افراد را ارضا نمایند در پی داشته باشند (لوید، ۲۰۰۵).

نام دیگر نظریه واقعیت درمانی، تئوری انتخاب است، زیرا به عقیده گلاسر تمام اعمالی که ما انجام می­دهیم، رفتار به شمار می­روند و تقریبا تمام رفتارهای ما انتخاب می­شوند، وی رفتار را شامل چهار مولفه: تفکر، عملکرد، احساس و فیزیولوژی می­داند که افراد بر دو مولفه عملکرد و تفکر می­باشد (گلاسر، ۲۰۰۰).

ویلیام گلاسر بیان می­کند که رفتار انسانی بصورت درونی بوسیله تکانه­هایی برانگیخته می­شود که ریشه در ساختار ژنتیکی بشر دارد و شادمانی بشر بطور وسیعی به این بستگی دارد که به چه نحوی تکانه­ها مدیریت شوند (هارت هستر، ۲۰۱۱).

بازدیدها: 65