مبانی نظری بهزیستی معنوی(فصل دوم پایان نامه)
توضیحات
گروه آموزشی مشاور پروژه
ارائه دهنده پرسشنامه و آزمون و ارائه خدمات در زمینه تحلیل داده های آماری با ,SPSS LISREL و AMOS
نگارش پایان نامه و پروپوزال در رشته های روانشناسی، مشاوره، علوم تربیتی و علوم اجتماعی
شماره تماس: ۰۹۳۷۰۳۳۴۸۸۵-۰۹۱۹۳۶۶۹۸۴۹
فهرست منابع
بهزیستی معنوی
معنویت: یک سازه معنوی
مدل مقابله
روان تحلیلی
رفتارگرایی شناختی
درمان انسانگرایی
یادگیری رفتار معنوی
معنویت از چه راههایی موجب سلامت میشود؟
معنویت از چه راههایی موجب سلامت میشود؟
ابعاد بهزیستی معنوی
رابطه بهزیستی معنوی با جنسیت
رابطه بهزیستی معنوی با سطح تحصیلات وضعیت تأهل
رابطه بهزیستی معنوی با افسردگی و اضطراب
اجماعی بر سر سازه معنویت و بالطبع مفهوم بهزیستی معنوی وجود ندارد. بدون اجماع درباره این مفاهیم ارتباط بین ذهنی امکانپذیر نیست و ما را بهسوی خطای مادی انگاری میکشاند چراکه مفهوم بهزیستی معنوی عیناً خود بهزیستی معنوی نیست بلکه نمادی از آن است. هانگلمان و همکارانش در یک مطالعه کیفی ویژگیهای بهزیستی معنوی را شناسایی نمودهاند. آنان در این مطالعه، بهزیستی معنوی را بهعنوان حسی از متصل بودن، هماهنگی بین خود، دیگران، طبیعت وجود متعالی که از طریق یک فرایند رشد پویا و منسجم دستیافتنی است و به یک شناخت هدف نهایی و معنای زندگی منجر میشود، میدانند (هانگلمان[۱]،کنکل، لیسن و استونورک، ۱۹۸۵). در این تعریف، مفهوم بهزیستی معنوی از طریق ادراک حسی انتزاع میشود و برای انتقال ادراکات و اطلاعات به کار میرود. بنزلی (۱۹۹۱؛ به نقل از فیشر[۲]، ۲۰۱۰) با مرور کامل ادبیات بهزیستی معنوی بدین نتیجه رسید که یک تعریف پذیرفتهشده عام از بهزیستی معنوی وجود ندارد. در طی سالهای بعد نیز تعاریف دیگری از بهزیستی معنوی ارائه شد؛ ازنظر هاکز[۳] و همکاران (۱۹۹۵) بهزیستی معنوی حسی از ارتباط داشتن با دیگران، داشتن معنی و هدف در زندگی و داشتن اعتقاد و ارتباط با یک قدرت متعالی تعریف شد.
میلر[۴] (۱۹۹۵) بهزیستی معنوی را اینگونه تعریف نمود: کیفیت ذاتی و اصلی انسانی که دربرگیرنده باور به چیزی بزرگتر از خود بوده و ایمان به اینکه بهطورقطع زندگی را تأیید و تصدیق میکند و فیشر بر این نظر بود که بهزیستی معنوی که سلانت معنوی یکی از ابعاد بنیادین سلامت و بهزیستی و نیروی هماهنگکننده و تکمیلکننده سایر ابعاد انسان (ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و هیجانی) است. ریلی[۵]، پرنا و تیت(۱۹۹۸) معتقد بودند که بهزیستی معنوی بهعنوان فلسفه محوری زندگی و حاصل برآورده شدن نیاز به هدف، معنا، عشق و بخشش در نظر گرفتهشده و «سلامت وجودی» به تلاش برای درک معنا و هدف در زندگی و «سلامت مذهبی» به رضایت حاصل از ارتباط یک قدرت برتر یا خداوند اطلاق میشود. ازنظر کاوارد و رید بهزیستی معنوی به تعریفی از سلامتی اشاره دارد که از آگاهی کامل از تمامیت و یکپارچگی همه جنبههای فرد ناشی میشود و عناصر معنوی زندگی را نیز در برمیگیرد. ازنظر آنان، بهزیستی معنوی را میتوان با در نظر گرفتن اجزایی چون ارتباط مناسب با دیگران، زندگی هدفمند و معنادار و نیز اعتقاد و ارتباط با یک قدرت متعالی تعریف کرد (دهشیری و همکاران، ۱۳۸۷). درعینحال، در یک تعریف جامعومانع و در ترسیم فضای مفهوم واژهای بهزیستی معنوی میتوان گفت بهزیستی معنوی عبارت است از برخورداری از حس پذیرش، احساسات مثبت، اخلاق و حس ارتباط متقابل مثبت با یک قدرت حاکم و برتر قدسی، دیگران و خود که طی یک فرایند پویا و هماهنگ شناختی، عاطفی، کنشی و پیامدی شخصی حاصل میآید (عباسی و همکاران، ۱۳۹۱).
بهزیستی معنوی شکلی از تجربه معنوی انسان در دو چشمانداز مختلف است:
الف) چشمانداز سلامت مذهبی که بر چگونگی درک افراد از سلامتی در زندگی معنویشان هنگامیکه باقدرتی بالاتر ارتباط دارند، متمرکز است.
ب) چشمانداز سلامت وجودی که بر نگرانیهای اجتماعی و روانی افراد متمرکز است. سلامت وجودی در مورد اینکه چگونه افراد با خود، جامعه یا محیط سازگار میشوند، بحث میکند.
اصطلاح بهزیستی معنوی که نخستین بار در سال ۱۹۷۱ توسط دیوید او موبرگ (به نقل از عباسی و همکاران، ۱۳۹۱) تحت عنوان بهزیستی معنوی وضع شد بیش از همه بر بهزیستی شخصی فرد و ارتباط باخدای او تأکید دارد. ازنظر الیسون نیز مفهوم بهزیستی معنوی از دو مؤلفه تشکیلشده است که بهزیستی مذهبی نشانه ارتباط با یک قدرت برتر یعنی خدا است و بهزیستی وجودی یک عنصر روانی اجتماعی است و نشانه احساس فرد است از اینکه کیست، چهکاری و چرا انجام میدهد و به کجا تعلق دارد. این دو بعد در عین منفک بودن باهم تعامل و همپوشی دارند (الیسون، ۱۹۸۳). الیسون (۱۹۸۳) بیان میکند که هم بهزیستی مذهبی و هم بهزیستی وجودی تعالی و حرکت فراتر از خود را شامل میشود. بعد بهزیستی مذهبی ما را به رسیدن به خدا هدایت میکند درحالیکه بعد بهزیستی وجودی ما را به فراتر از خود و بهسوی دیگران و محیط ما سوق میدهد. ازآنجاییکه انسان بهعنوان نظامی یکپارچه عمل میکند، این دو بعد در عین منفک بودن باهم تعامل و همپوشی دارند و درنتیجه احساس بهزیستی معنوی، رضایت و هدفمندی به آن به وجود میآید. وودز[۱] (۱۹۹۳) چهار بعد اساسی مشترک در همه انواع معنویت را به شرح زیر پیشنهاد میکند: الف- احساس اطمینان از معنادار بودن زندگی؛ ب- متصل بودن متقابل؛ ج- تعالی زندگی؛ د- باور به قداست زندگی.
طبق نظر موبرگ و بروسک بهزیستی معنوی سازهای چندبعدی متشکل است و یک بعد عمودی و یک بعد افقی را شامل میشود. بعد عمودی آن به ارتباط با خدا و بعد افقی آن به احساس هدفمندی و رضایتمندی در زندگی بدون در نظر گرفتن مذهب خاص اشاره دارد (دهشیری و همکاران، ۱۳۸۷). ازنظر رأس چهار بعد مطرحشده در تعریف بهزیستی معنوی عبارتاند از: پذیرش زندگی در ارتباط با خدا، خود، جامعه و محیط که کامل بودن فرد را تضمین کرده و از آن تقدیر میکند (راس[۲]، ۲۰۰۶). در مدل بهزیستی معنوی نیز ابعاد بهزیستی معنوی بهصورت ابعاد فردی، اجتماعی، محیطی و متعالی مطرحشده است. در این مدل ویژگیهای بهزیستی معنوی شامل اعتقاد به نیروی مافوق، نیاز به ارتباط با دیگران، هماهنگی درونی، حفظ تمامیت وجودی خود و سیستمهای حمایتی قوی، مراقبت از طبیعت و حس ارتباط با جهان پیرامون است (فیشر، ۲۰۱۰). نتایج برخی پژوهشها نشان میدهد که ابعاد معنویت شامل تلاش برای معنا و هدف، تفوق وبرتری (مثلاً احساس اینکه انسان بودن فراتر از وجود مادی ساده است)، اتصال (مثلا اتصال به دیگران، طبیعت یا الوهیت) و ارزشها (مانند عشق، دلسوزی و عدالت) است و این در حالی است که معنا و هدف در زندگی، خودآگاهی، اتصال به خود، دیگران و یک موقعیت برتر از اجزاء بهزیستی معنوی نیز شمردهشدهاند.
بازدیدها: 400
برچسب: ادبیات تحقیق بهزیستی معنوی, ادبیات تحقیق سلامت معنوی, پایان نامه بهزیستی معنوی, پایان نامه سلامت معنوی, پیشینه تحقیق بهزیستی معنوی, خرید ادبیات تحقیق بهزیستی معنوی, خرید ادبیات تحقیق سلامت معنوی, دانلود بهزیستی معنوی, دانلود رایگان سلامت معنوی, دانلود رایگان فصل دوم بهزیستی معنوی, سلامت معنوی, فصل دوم بهزیستی معنوی, فصل دوم سلامت معنوی, مبانی نظری بهزیستی معنوی, مبانی نظری سلامت معنوی دسته: ادبیات تحقیق
شبکه های اجتماعی ما
--خالی--
نوشتههای تازه
بایگانیها
دستهها
- 0
- 18
- 15
- 125
- 546
- 9,954
- 166,826