مبانی نظری سبک های دلبستگی(فصل دوم پایان نامه)

پیش نمایش راهنما
  • نسخه
  • تاریخ نشر نوامبر 8, 2019

توضیحات

 

فهرست منابع

سبک های دلبستگی

مراحل شکل گیری دلبستگی

دلبستگی و الگوی فعال درونی

نظریه های دلبستگی

نظریه روانکاوی

نظریه کردار شناسی

نظریه شناختی

نظریه بالبی

انواع دلبستگی

طبقه بندی نری اینثورت

کودکان با دلبستگی ایمن

کودکان نا ایمن اجتنابی

کودکان نا ایمن دوسوگرا

طبقه بندی بارتلمو

طبقه بندی هازن و شیور

رابطه دلبستگی با هیجانات

یکی از تأثیر گذارترین دیدگاه‌های نظری برای مطالعه روابط نزدیک عاطفی، نظریه دلبستگی است (شاور، بلسکی و برنان[۱]، ۲۰۱۹). در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰، اینثورت بالبی و دیگران اعتقاد داشتند که بین مراقبان اولیه و کودک یک پیوستگی وجود دارد که بعداً ان را “دلبستگی” نامیدند. دلبستگی به‌عنوان یک ارتباط مؤثر بن دو فرد درک شده است که می‌تواند برای ارتباط آن‌ها با جهان، یک بنیاد محکم هیجانی ایجاد کند (هالی است و میلر[۲]، ۲۰۱۵).

جان بالبی (۱۹۹۷؛ به نقل از مردیت و دیگران[۳]، ۲۰۱۸) نظریه‌های دلبستگی را به‌عنوان رشد هیجانی و اجتماعی در ظرفیت طول مدت زندگی فرض کرد، و بعدها ادعا کرد که این ” بهترین نظریه‌ی رشد هیجانی-اجتماعی حمایت شده تاکنون” است.

نظریه دلبستگی معتقد است نوع رابطه مادر-کودک در سال‌های اولیه زندگی ومیزان قابلیت دسترسی به مادر، میزان حمایت مادر هنگام احساس خطر، درجه‌ی حساسیت مادرانه و تکیه گاه ایمن بودن مادر برای کودک- تا بتواند به کاوش در محیط بپردازند- سبک دلبستگی فرد را تعیین می‌کند (عیدی وخانجانی، ۱۳۸۵). روابط دلبستگی، اولین و مهم‌ترین روابطی هستند که از طریق آن‌ها یاد می‌گیرند منظوره‌ها یا مفاهیم را سازمان بندی کنند (مرز، شانگلو چالز[۴]، ۲۰۰۷).

فوگل (بی تا) اظهار می‌دارد که دلبستگی، پیوند هیجانی پایدار بین دو فرد است. به‌طوری‌که یکی از طرفین کوشش می‌کند نزدیکی یا مجاورت با موضوع دلبستگی را حفظ کرده و به‌گونه‌ای عمل کند تا مطمئن شود که ارتباط ادامه می‌یابد. بالبی (۱۹۷۰، به نقل از کمیجانی، ۱۳۸۸) معتقد است که گروه‌های هیجانی متقابل که به نزدیکی مادر و کودک منجر می‌شود نخستین تجلیلات دلبستگی محسوب می‌شوند. دلبستگی، نگهدارنده نزدیکی متقابل بین دو فرد در تمام مراحل زندگی است (خانجانی، ۱۳۸۴).

بالبی شکل‌گیری ارتباط عاطفی را در ۴ مرحله ترسیم می‌کند (برک، ۲۰۰۱؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۷): ۱-مرحله پیش از دلبستگی (واکنش نامتمایز نسبت به دیگران؛ تولد تا ۳ ماهگی):

کودکان در آغاز واکنش‌های غیر انتخابی به انسان‌ها ارند تا قبل از سه هفتگی نوزادان خنده‌های بازتابی دارند، آن‌ها صدا و بوی مادر را تشخیص می‌دهند ولی کاملاً به وی دلبسته نیستند، زیرا به سر بردن با افراد نا آشنا واکنشی را به دنبال ندارد. ۲-دلبستگی در حال شکل‌گیری (تمرکز بر روی افراد آشنا؛ ۳ تا ۶ ماهگی): کودکان در این مرحله به تدریج لبخند خود را به افراد آشنا محدود می‌کنند ولی هنوز در مقابل جدایی از مراقب یا والدین واکنش‌های اعتراض آمیز نشان نمی‌دهند.۳-دلبستگی واضح (تقرب جویی فعال؛ ۶ ماهگی تا ۳ سالگی): بالبی معتقد است که کودکان در این مرحله به یک سیستم تصحیح سونده به‌وسیله هدف مجهز می‌شوند و از این طریق حضور و غیاب موضوع دلبستگی را کنترل می‌کنند. در حدود ۸ ماهگی اضطراب جدایی تجلی می‌یابد، تا پیش از این رابطه کودک و مراقب از طرف کودک وابستگی و از طرف مادر دلبستگی است اما بعد از این مقطع این رابطه از هر دو طرف به‌صورت دلبستگی در می‌آید واین حالت ناشی از شکل‌گیری پیوند عاطفی است.۴-تشکیل رابطه متقابل (رفتار مشارکتی؛ بعد از ۳ سالگی): در پایان سال دوم زندگی، رشد سریع بازنمایی‌های ذهنی و زبان به کودک امکان پیش‌بینی رفت و آمد مراقب را می‌دهد، در این مرحله کودک به جای تعقیب از مذاکره و مشارکت استفاده می‌کند. بالبی (۱۹۷۳، به نقل از سلیمی کوچی، ۱۳۹۳) این مساله را مطرح کرد که هر تعامل پایا و بادوام در کودکی تأثیرات طولانی‌مدتی بر روی رشد شخصیت می‌گذارد که این تأثیرات توسط یکسری بازنمایی‌های ذهنی که بالبی آن‌ها را “الگوهای فعال درونی” می‌نامد طرح ریزی می‌گردد. از نظر بالبی تعاملات واقعی با تصاویر دلبستگی به دو شکل در حافظه ذخیره‌ی گردد: ۱-بازنمایی‌های ذهنی کودک از پاسخ تصویر دلبستگی (الگوهای فعال از دیگران)۲-بازنمایی‌های ذهنی از کارآمدی و ارزش خود (الگوهای فعال از خود). الگوهای فعال در مورد خود و دیگران علت اصلی تداوم و پیوستگی بین تجارب دلبستگی اولیه با شناخت‌ها، احساسات، رفتارها و روابط بعدی است و به‌عنوان هسته ویژگی‌های شخصیتی، تمایل به بروز و به کارگیری در موقعیت‌ها و روابط جدید دارد و می‌تواند عملکرد سیستم دلبستگی را در تعاملات اجتماعی و روابط نزدیک آینده تحت تأثیر قرار دهد. به عبارت دیگر سبک‌های دلبستگی افراد بر مبنای درون سازی انتظارات بین شخصی در مورد قابل دسترس و پاسخگو بودن نگاره دلبستگی (مادر) و کارآمد و ارزشمند بودن خود شکل می‌گیرد (کافتسیوس، ۲۰۰۴؛ به نقل از سلیمی کوچی، ۱۳۹۳).

بازدیدها: 347

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *